سه دهه پیش نگاه فراستی به سینما چه بود؟/ سینما بدون مخاطب مرده+ فیلم
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۰۷۷۵۵
به گزارش خبرنگاری سینمایی خبرگزاری فارس، به تازگی ویدئویی از سخنان مسعود فراستی منتقد سینما دست به دست میشود. فیلم مربوط به جلسه سخنرانی مسعود فراستی در «سمینار بررسی سینمای پس از انقلاب» در اسفند ۱۳۷۰ است. گویا عنوان سخنرانی مسعود فراستی« سینما؛ هنر عامه» است. فراستی در این سخنرانی با نقد سینمای جشنوارهای به اهمیت«مردم» و جایگاه مخاطب میپردازد و نسبت معناداری بین «سینماهویت» و «سینما مخاطب» را معرفی میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فراستی در ابتدای این سخنرانی میگوید: سینمای بعد از انقلاب برای اینکه بفهمیم در چه حدی از رشد یا احیانا پس رفت هست جوابش را از تماشاگر باید بگیریم. آیا مقبولیت عام پیدا کرده این سینما؟ صرف اینکه ما با ابتذال فیلم فارسی همانطور که به درستی آقای مودبیان اشاره کردند مبارزه شده، آیا این کافی هست که ما میگوییم: ما یک سینمای خودی داریم؟ یک سینمایی که با مردم خودش ارتباط برقرار میکند.
چرا مسئله ارتباط مهم است؟ چرا بحث سینما هویت، سریعا برمیگردد به سینما مخاطب.
به نظر من اینگونه »میآید که سینما برخلاف نظر استادمان، هنر ناب نیست. سینما هنر هست، رسانه هست و تکنولوژی بسیار پیشرفته و پیچیده. از همان اول در دل خودش مسئله بازدهی سود را در بر دارد. صنعت است، کالا هم هست.
به همین دلیل هم سینما به نظر من هنر ناب نیست. برخلاف موسیقی یا احیانا نقاشی. یعنی مسئله مخاطب از همان اول در درونش تعبیه شده، در ماهیتش هست. سینما بدون مخاطب به نظر من مرده، وجود ندارد. پس بحث سینما هویت برمیگردد به بحث سینما مخاطب.
قبل از اینکه کسی بگویید سینما در چه شرایطی است؟ به دلیل جوایز یا مقالههای تعریف یا ستایشآمیز در نشریات خارجی. اولین مسئله این است که آیا سینما توانسته با مردم خودش، با همین مردم 14 سال بعد از انقلاب ارتباط پیدا کند؟
بعضی از دوستان معتقدند که مشکل سینمای ما تماشاگری است که متفکر نشده، مشکل سینمای ما این است که در سینمای متفکرش هنوز مخاطب را درست پیدا نکرده. اشکال را از مخاطب میبینند نه از خودشان، من اشکال را از خودشان میبینم.
اگر سینمای ما نتوانسته تماشاگر را به اصطلاح متفکر کند، اعتلا بدهد، تماشگر نوع دیگری بیافریند. اشکال از تماشاگر نیست، اشکال از کسانی است که فیلم میسازند و بیاعتنا به این مردم فیلم میسازند. اصلا شروع فیلمسازی آنها برای این است که بروند فلان جایزه را بگیرند...
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: مسعود فراستی خبرنگاری فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۰۷۷۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز ستار اورکی (آهنگساز فیلمهای سینمایی) بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، ستار اورکی آهنگساز سینمای ایران گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقهمند شوم و آن را دنبال کنم.
او با بیان اینکه فکر نمیکرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمیتوانستم نسبت به جنگ بیتفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری میکردیم.
آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمیتوانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بیتفاوت باشم. در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.
تجربه همکاری اورکی با مسعود کیمیایی
وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلمهای مسعود کیمیایی را میدیدم، صدای تلویزیون را میبستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی میساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم میرسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من میخواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلمهای کیمیایی را تشکیل میدهد. او زمانی که فیلمنامهای را مینویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانسبندیها تاکید میکند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفتوگوهایی که انجام میدهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ میبینم.
اورکی خاطرنشان کرد: یادم میآید من و زندهیاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سالها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی میخواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموختهام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفهای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.
سکوت در فیلم موسیقی است
اورکی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته میشود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوتها در فیلم، موسیقی به شمار میرود. همچنین فعالیتهای صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگهای بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل میدهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثر گذاری کمتری خواهد داشت.
وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است. برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.
انتهای پیام